چرا سیاست مداری در جامعۀ ما عاقبتِ خوبی ندارد؟

نوشته شده توسط مسئول it | سیاست و جامعه | چهارشنبه 29 جولای 2020 5:47 ق.ظ

به گزارش تابناک محمود سریع القلم در عصرایران نوشت: در یک قرنِ گذشته، عمومِ فرآورده های مُدرنیته به کشورمنتقل شده است: از برق و راه آهن تا اتومبیل و هواپیما؛ از بلندگو و ضبط صوت تا چراغِ خیابان و تراکتور؛ از چاپخانه و اسکناس تا رادیو و تلویزیون؛ از جاروبرقی و ماشین لباس شویی تا عینک و آرام پز و بالاخره از خودپرداز و کامپیوتر تا موبایل و اینترنت.

اما در کنارِ طیفِ وسیع این فرآورده ها که هر فردی با هر مرامی از آنها استفاده می کند، فلسفه و مبانی نظری مدرنیته صرفا در حدِ تعدادی کُتبِ ترجمه شده منتقل شده است.

بعضی از مبانی نظری مُدرنیته که در کنارِ وارداتِ گستردۀ فرآورده های آن، پشتِ مرزها ماندند عبارت اند از: آزادی رسانه، حقِ داشتنِ اندیشه های متفاوت ، نظامِ حزبی، گردشِ قدرت، تخصص گرایی، نقدِ دولت، جامعۀ مدنی، به رسمیت شناختن افکارِ رقیب، مصلحتِ عامه، بوروکراسی کارآمد، منافع ملی و تفکیک قوا.

اگرچه پیرامونِ این مفاهیم، نوشته و سخنرانی فراوان است ولی به نهاد سازی و ناخودآگاهِ مسلط Mainstream Subconscious)) تبدیل نشده اند. بِگذریم که اگر درآمد نفت نبود، گستردگی واردات فرآورده های مدرنیته هم صورت نمی پذیرفت.

طبیعی است که پذیرش فرهنگی اندیشه های متفاوت از واردات موبایل به مراتب کار سخت تری است. اول، کتاب خواندن می طلبد. بعد بحث و جدل عمومی می خواهد و سال ها تمرین و ارتباطات بین المللی لازم دارد تا جامعه ای به عمقِ رقابتِ فکری و اندیشه های رقیب و پیامد های فوق العاده مفید آن ها پی ببرد. کشوری نداریم که بدون تبادلِ کالا و خدمات با جهان، رشد و پیشرفت کرده باشد.

یک نظام سیاسی خیلی باید اعتماد به نفس داشته باشد تا هم آزادی رسانه را حقوقی کند و هم از نقد، هراسی نداشته باشد. در انگلستان، آزادی رسانه را آقای بوریس جانسون اعطا نمی کند بلکه با نهایت شفافیت بر روی کاغذ و به صورت قانون است. نظام حزبی خود به خود گردش قدرت به دنبال می آورد و در ذات خود ثبات و امید به بهبودی به همراه دارد. ایجادِ نظامِ رقابتی حزبی، جدی ترین دستاورد حقوقی و سیاسی مدرنیته است که با سال ها بحث و گفتگو، اجماعِ فلسفی و نظری و خواندنِ هزاران کتاب و تمرین به دست می آید و با پولِ نفت قابل حصول نیست. تحققِ مصلحتِ عامه، منافع ملی و تفکیکِ قوا، امور کهکشانی ای هستند که باید در اعماقِ فلسفۀ وجودی Raison d’etre))جریان های مختلف یک هیاتِ حاکمه با مطالعه و کتاب خواندن و درکِ مسئولیت حکمرانی حاصل گردند. اکتساب و به کارگیری این نوع فرآورده ها با خودپرداز و موبایل قابل مقایسه نیستند. بی دلیل نیست که این فرآورده های نظری، خیلی مشتری ندارند چون کتاب خواندن، فکر کردن و تغییر نمودن نیاز دارند. تغییر نکردن نه مطالعه می خواهد و نه محتاج فکر کردن است.

فردی که در کشورهای جهان سوم، عرصۀ سیاست راقدری تجربه می کند بلافاصله متوجه چند نکته می شود:

۱) سیستمی در کار نیست؛ آنچه در کار است “شبکه های مرید و مرادی” است (پادشاهان و درباریان)

۲) اگر قرار است کاری پیش رود باید با منافع افراد بالا تطابق پیدا کند و نه با علم و برنامه و قاعده

۳) حفظِ وضعِ موجود مهمترین هدف است.

حال این فرد بعد از درکِ این مسئله، چند انتخاب دارد:

الف: در سیاست بمانَد. خوب از منافع آن استفاده کند و هر قدر که مرید بودن خود را به صد درصد نزدیک تر کند بیشتر استفاده می کند و در مسیرممکن است چند کارِ خوب هم انجام دهد. نه سوال می کند. نه تشکیک می کند و نه در پی تغییر است. سیاست، ریاست و وزارت برای او مترادف با زندگیِ بهتر(پول، سفر و شهرت) محسوب می شود. وقتی هم متوجهِ خطر می شود، صحنه را ترک می کند (هوشنگ انصاری، وزیر اقتصاد و رئیس شرکتِ نفتِ پهلوی دوم)

ب: در سیاست بِماند. ولی نقد می کند. سوال می کند. دیدگاه های خود را مطرح می نماید. بعضی وقت ها “نه” می گوید. می خواهد تغییر ایجاد کند ولی ساختار شکن نیست. کوشش می کند با منطق و علم و تجربۀ بشری کارها را پیش ببرد ولی چون مرید بودن خود را تا بیشتر از سی یا چهل درصد نمی تواند نشان دهد، به تدریج به نقطه ای می رسد که نمی تواند کاری از پیش ببرد. مرید بودن او با علمی بودن کارهای حکمرانی سازگاری ندارد. در نهایت حذف می شود. خود را در مقابل مراد قرار نمی دهد و به دنبال امور غیر سیاسی می رود وعرصۀ سیاست را تَرک می کند (علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد پهلوی دوم)

پ: در سیاست بِماند. ولی می خواهد تغییرات اساسی ایجاد کند. مرید و مرادی را قبول ندارد. در پی قاعده و منطق و علم و قانون و آیین نامه و برنامه و اجماع فکری و رشد است. اصولی دارد. با فرد کاری ندارد. با اندیشه می خواهد سیاست ورزی کند. برنامه هایی دارد و در پی رضایت مراد نیست. جسارت می کند و با او بحث می کند. از خود نظر دارد. می خواهد گره های مردم را باز کند. نه سوال و تشکیک بلکه نزاع می کند و تقابل می کند. این مسیر، منافع افراد را به خطر می اندازد و کار به جاهای باریک می کشد و نه حذف بلکه به طرد، خانه نشینی، گوشه نشینی، تبعید و نابودی می انجامد (امیرکبیر و محمد مصدق)

ت: سیاست را ترک می کند و یا وارد نمی شود. زیرا متوجه می شود که کار اساسی نمی تواند انجام دهد. اهل سو استفاده نیست. به مرید و مرادی هم اعتقاد ندارد. معتقد است در فقدانِ سیستم و قاعده مندی، هر اهتمامی، آب در هاون کوبیدن است.( غلامحسین صدیقی، استاد جامعه شناس دانشگاه تهران و وزیر دولت مصدق).

واردات فرآورده های مدرنیته و عدم پذیرش مبانی نظری که به آن فرآورده ها منتهی شده است در نهایت به ناکارآمدی و هرج و مرج منجر می شود. این نوع گزینش بسیار بی محتواست. مِصر نمونۀ بارز این نوع گزینش است که در متون توسعه به آن “توسعۀ نامتوازن” (Uneven Development) می گویند. هنگامی که سیستم نباشد، تخصص و انرژی متخصص هدر می رود. پروژه ها بر روی هم انباشته نمی شوند. حرکت جامعه، مملو از فراز و نشیب و بی ثباتی است. تاریخ مرتب تکرار می شود و انبوهی از اشتباهات روی هم جمع می شوند. سیاست ورزی در چارچوبی که قائم به شبکۀ مرید و مرادی باشد عاقبتی ندارد.

سیستمِ حکومتی کارآمد به پا کردن، کارِ سهلی نیست. غرب هنوز هم در جریانِ تکاملی است. شکاف های فراوانی در عقلانی کردن، منطقی کردن و در تحققِ مصلحت عامه پیش رو دارد. این نشان دهندۀ این است که علی رغمِ تنظیمِ ابعادِ حقوقی مدرنیته در قانون اساسی آمریکا در سال ۱۷۷۶ (با ۲۷ متمم تا به امروز)، عقلانی کردن امر حکمرانی یک پروسه است و ادامه دارد. حکمرانی مطلوب همچنان در نظام بین الملل امروز، مهم ترین موضوع چالشی حتی در جوامع پیشرفته است. وقتی سیستم نباشد، نه کارآمدی هست و نه امیدی به بهبود.

اصولا سیاست ورزی و ورود در سیاست برای تغییرات است و نه به منظورِحفظ وضع موجود. سیاست مداری که تغییرِ مثبت ایجاد نکند هم وقت خود و هم منابع جامعه را تلف می کند.

امروز در آسیا، کشورهایی مانند ویتنام، اندونزی، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور و چین از سیستمِ مرید و مرادی مدیریتی خارج شده اند و حداقل در مدیریتِ اقتصادی و اجتماعی به شدت تحت تاثیرِ رقابت، گردشِ اندیشه، یادگیری از جهان، بوروکراسی کارآمد، به رسمیت شناختن افکار اقتصادی و اجتماعی رقیب، تخصص گرایی و حتی مصلحت عامه را پذیرفته و به آن پروسه وار عمل می کنند. بعضی مانند کره جنوبی حتی به مراحلِ پیشرفته ای مانند آزادی رسانه، نظام حزبی و گردشِ قدرت نیز دست یافته اند. وقتی سیستم نباشد، افرادِ زیر متوسط که ظرفیتِ تغییرپنج مرتبه جهان بینی در روز را دارند، جذب قدرت و سِمَت می شوند و افرادِ توانا چه به لحاظ تخصصی و چه از حیث شخصیتی و عُلُو طبع به حاشیه می روند.

مدرنیته، تجربۀ بشری است و صرفا به فرانسه و انگلستان و غرب تعلق ندارد. هر فردی که در کرۀ زمین زندگی می کند، حداقل با فرآورده های مدرنیته آشناست. مهمترین دستاوردِ علمی و اجتماعی مدرنیته، سیستم سازی است. کما اینکه هواپیما، خودپرداز، ماشین لباسشویی و اینترنت همه سیستم هستند. آن دسته از کشورهایی که سیستم را در حکمرانی به کار نمی گیرند، رشد خود را به تعویق می اندازند. مدرنیته پایان تاریخ نیست. اگر کشوری مجهز به اندیشۀ جدیدی است، مدرنیته را اصلاح کند و بر آن بیفزاید. اثرگذاری و اثرپذیری زمینۀ رشد و توسعه را فراهم می کند. هر زمان که فردِ سیاست مداری، در جامعۀ ما خاطرات خود را نوشت و متن آن سراسر شادمانی بود و حکایت از کار و فعالیت و خدمت بود و گِله و شکایت از حذف، طرد، تبعید، حاشیه نشینی و ناجوانمردی و بی احترامی نبود، سیاست ورزی عاقبت مثبتی خواهد داشت.

منبع: سایت خبری تابناک

نقدشوندگی چیست؟

نوشته شده توسط مسئول it | اقتصاد و بورس | چهارشنبه 29 جولای 2020 5:40 ق.ظ

نقدشوندگی چیست؟ نقدشوندگی در بورس چیست؟

نقدشوندگی یعنی میزان سرعت تبدیل شدن یک دارایی به پول نقد. این دارایی می تواند هر چیزی باشد زمین٬ طلا٬ سهام و یا حتی یک تابلو فرش. میزان نقدشوندگی هرچقدر بالاتر باشد نگرانی برای تبدیل کردن آن دارایی به پول نقد کمتر می شود.

برای درک بهتر این موضوع ادامه مطلب را با یک مثال برایتان توضیح میدهیم:

فرض کنید ۵۰ میلیون تومان پول دارید و می خواهید آن را به یک دارایی دیگر تبدیل کنید. دو گزینه پیش روی شما می باشد٬ گزینه اول یک قطعه زمین در ناحیه ای از شهری که در آن زندگی میکنید و گزینه دوم خرید ۱۲ عدد سکه بهار آزادی.!

همانطور که میدانید بین دو گزینه بالا سکه بهار آزادی راحت تر به پول نقد تبدیل می شود.  فروشنده می تواند با مراجعه به یک طلا فروش به راحتی سکه های خود را با قیمت روز به پول نقد تبدیل کند در حالی که برای تبدیل زمین به پول نقد کار سختی در پیش خواهد داشت.پس در نتیجه نقدشوندگی سکه بیشتر از زمین مسکونی می باشد.


پیشنهاد می کنیم این مطلب را ازدست ندهید: بهترین گزینه سرمایه گذاری در سال ۹۸


پول نقد به عنوان استاندارد نقدشوندگی

پول نقد به عنوان استاندارد نقدشوندگی در نظر گرفته می شود زیرا به راحتی قابلیت تبدیل شدن به هر دارایی دیگر را دارد.به عبارتی دیگر بالاترین نقدشوندگی را دارد زیرا به راحتی قابل تبدیل شدن به هر دارایی و کالایی را دارد.

برای مثال زمانی را در نظر بگیرید که می خواهیم یک لپتاپ به ارزش ۴ میلیون تومان بخریم. لپتاپ را با پول نقد راحت تر می توان تهیه کرد یا اینکه به اندازه ۴ میلیون تومان فرش دست بافت به فروشنده بدهیم؟!

نقدشونده ترین بازار مالی کدام است؟

نقدشوندگی

نبورس را به عنوان نقدشونده ترین بازار مالی نام می برند، زیرا سرمایه گذار برای فروش سهام خود و تبدیل آن به پول نقد فقط به چند کلیک نیاز دارد. نقدشوندگی بالای بورس باعث تبدیل شدنش به گزینه ای جذاب برای سرمایه گذاری شده است.

البته باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که کلیت بازار بورس نقدشوندگی بالایی دارد ولی همه سهم های بورسی نقدشوندگیشان یکسان و بالا نیست. سهم هایی که شناوری پایین دارند و نیز حجم معاملات آنها اصولا پایین می باشد سهم هایی با نقدشوندگی پایین محسوب می شوند.

منبع: سایت کاریمو

ساس از کجا وارد منزل ما شده است ؟

نوشته شده توسط مسئول it | زندگی آرام | چهارشنبه 29 جولای 2020 5:19 ق.ظ

آیا مشاهده ساس در محیط نشانه رعایت نکردن بهداشت است ؟

برخی از افراد این تصور را دارند که ورود ساس به داخل منزل از کثیفی و رعایت نکردن بهداشت می باشد
این تصور کاملاً غلط بوده ، چرا که این حشره می تواند از طریق مهمانان، هتل ها ، اماکن عمومی شامل سینما، سالن اجتماعات، بیمارستان ها ، مدارس، خرید مبلمان و … وارد منازل شده و بلافاصله در منزل تکثیر کرده باشند .

ساس بیشتر در چه مناطقی هست ؟

احتمال آلودگی در همجا وجود دارد ، ساس حشره ایست که با در معرض قرارگیری منتشر می شود
و البته که ارتباطی به شرایط زندگی ندارد.
هر کس در هر کجا ممکن است با این مشکل روبرو شود.
افرادی که خیلی سفر می کنند اغلب در معرض قرار گرفته و آن ها را با خود به منزل می آورند.
علی رغم سرد بودن زمستان های تهران و حتی ایران ، آن ها در اکثر نقاط کشور دیده می شود.
بهتر است بگوییم ساس یک حشره موذی جهانی است.

ساس از کجا می آید؟

سفرهای داخلی یا خارج از ایران تنها راه ممکن گرفتار شدن به این آفت نیست.
تصور اینکه ساس ازکجا می آید و از کجا به مشکل دچار شده ایم دشوار است.
اما سفرهای خارجی، سوار شدن به وسایل حمل و نقل عمومی، آمدن مهمان به منزل یا خرید اثاثیه یا مبلمان دست دوم همه می توانند افت را به منزل یا آپارتمان شما بیاورند.

آیا استفاده از تخت خواب های فلزی برای رفع افت مناسب هستند ؟

تخت خواب های فلزی مکان خیلی مناسبی برای این جشره نیستند
اما صرف عوض کردن همه تخت ها با مدل های فلزی نمی توانید مشکل را حل کنید.
در بعضی موارد امکان دارد تخت های فلزی باعث شوند ساس ها در مکان های کوچک تخت پنهان شده و وضعیت را بدتر کنند.
این نکته را هم بدانید که دور انداختن تخت خواب فلزی برای حل مشکل کافی نیست،
باتوجه به اینکه هم دیگران را در معرض این حشره قرار می دهید
و همین که این حشره در کوچک ترین درزها تکثیر پیدا کرده و بعد از مدتی شما بازهم با این حشره مواجه می شوید .

منبع: ایران دی اچ

تفکر انتقادی یا critical thinking چیست

نوشته شده توسط مسئول it | آموزش,مدیریت تفکر | چهارشنبه 29 جولای 2020 5:01 ق.ظ

تفکر انتقادی یا critical thinking یا به عبارتی، تفکر سنجش گرانه، نوعی از تفکر است که کار آن پی بردن به منطق امور است. تفکر نقاد یا نقادانه را هنر اندیشیدن درباره اندیشیدن نیز تعبیر کرده‌اند. در این مطلب، گزیده ای از کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه اثر ریچارد پل و لیندا الدر را درج و به صورت مختصر درباره آن گفتگو می‌کنیم.

گزیده ای از کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه

یک راه برای آنکه اصل  و اساس تفکر سنجش‌گرانه (انتقادی) را به‌طور خلاصه بیان کنیم، این است که بگوییم:

تفکر سنجش‌گرانه، هنرِ اندیشیدن دربارۀ اندیشیدن است، به نحوی که

  1. ضعف‌ها و قوت‌های آن را تشخیص دهد؛
  2. در صورت لزوم، آن را ارتقاء دهد.

ویژگی نخست (شمارۀ ۱) مستلزم آن است که شخص متفکر در اندیشیدن تحلیلی و ارزش‌گذارانه ماهر باشد. دومی مستلزم آن است که شخص متفکر در اندیشیدنِ خلاقانه ماهر باشد. به این ترتیب، تفکر سنجش‌گرانه سه بُعد دارد: تحلیلی، ارزش‌گذارانه و خلاقانه.

ما این کارکردها را از هم جدا کرده‌ایم تا به لحاظ نظری واضح‌تر شوند؛ اما قائلیم که وجود هریک از آن‌ها لازمۀ کارآمد بودن آن دوی دیگر است.

تفکر سنجش‌گرانه بدون در نظر گرفتن قابلیتش در تجزیۀ اندیشیدن به عنصرهای آن قابل فهم نخواهد بود. هنگامی که اجزای تشکیل‌دهندۀ اندیشیدنِ خودمان را به‌وضوح می‌بینیم، بهتر می‌توانیم آن را ارزیابی کنیم. پس از آنکه اجزای تشکیل‌دهنده را ارزیابی کردیم، می‌توانیم برای ارتقای اندیشیدن به سطحی بالاتر (بُعد خلاقانۀ اندیشۀ سنجش‌گرانه) اقدام کنیم. تحلیل می‌کنیم تا ارزیابی کنیم. ارزیابی می‌کنیم تا ارتقا دهیم.

در اینجا به کارهای خلاقانۀ نهفته در اندیشۀ تحلیلی اشاره می‌کنیم.

  1. غایت، هدف یا مقصود

هر گاه استدلال می‌کنیم، می‌خواهیم با استدلال کردن به مقصودی برسیم، به غایتی دست پیدا کنیم یا نیاز یا میلی را برآورده کنیم. ایرادهایی که در سطح هدف، غایت یا مقصود وجود دارند، یکی از عامل‌های مشکل‌هایی است که در استدلال پیش می‌آیند. اگر هدف‌هایی که مشخص می‌کنیم، واقع‌بینانه نباشند یا هدف‌های دیگرمان را نقض کنند، استدلالی که برای رسیدن به هدف‌هایمان به کار می‌گیریم، مشکل‌آفرین می‌شوند.

ادامه دارد…

در ادامۀ این مطلب به این عناصر اندیشه هم اشاره شده که ما آن‌ها را در ویرایش‌های بعدی در همین تارنمای با خویشتن به شما ارائه خواهیم کرد:

پرسش مورد بحث، نظرگاه یا چهارچوب نگرش، اطلاعاتی که در استدلال از آن‌ها استفاده می‌کنیم، بُعد مفهومی استدلال ما، انگاشته‌ها، استنتاج‌ها، تفسیرها و نتیجه‌گیری‌های ما، برآیندها و پیامدها

منبع: وبسایت آموزشی با خویشتن

کتاب حسین پسر غلامحسین

نوشته شده توسط مسئول it | مباحث فرهنگی | چهارشنبه 29 جولای 2020 4:31 ق.ظ

 

حسین پسر غلام حسین کیست ؟ حسین پسر غلامحسین شهرت شهید حسین یوسف اللهی است و کتاب حسین پسر غلامحسین اثر مهری پور منعمی به زندگی نامه و خاطرات این پرداخته. درباره حسین پسر غلامحسین سردار سلیمانی ، مادر، هم‌رزم‌ها و افراد زیادی در این کتاب سخن گفته‌اند. کتاب حسین پسر غلامحسین خرید عاقلانه‌ای است که شما می‌توانید به صورت سفارش آنلاین آن را همین الان انجام بدهید. خلاصه کتاب حسین پسر غلامحسین را نیز از متن کتاب در همین جا تقدیم شما کرده‌ایم.

شهید-حسین-یوسف-اللهی-معروف،-در-کتاب-حسین-پسر-غلامحسین

لیست عنوان‌های این مطلب:

حسین پسر غلامحسین کیست

معرفی کتاب حسین پسر غلامحسین

خلاصه کتاب حسین پسر غلامحسین

حسین و کودکی او از زبان مادرش

دوران دبیرستان حسین پسر غلامحسین

حسین پسر غلامحسین قاسم سلیمانی

به روایت خانواده و همرزمانش

حسین پسر غلامحسین کیست

شهید محمدحسین یوسف الهی زادۀ کرمان بود و در سال ۱۳۴۰ چشم به دنیا گشود. او در ابتدای جنگ تحمیلی در واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله خدمت کرد و بعدها به سمت جانشینی فرمانده این واحد منسوب شد.

محمدحسین در بین خانواده، دوستان و همرزمان و همسنگرانش به آقاحسین شهرت داشت؛ اما تکیه‌کلام خودش حسین پسر غلامحسین بود. به رسم پایداری خاطرات جنگ و دوران حماسه، نام این کتاب را حسین پسر غلامحسین گذاشتیم.

شهید یوسف اللهی در طول جنگ ۵ بار به‌شدت زخمی شد و درنهایت در عملیات والفجر ۸ از شدت مصدومیت‌‌‌های ناشی از بمبهای شیمیایی در ۲۷بهمن۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران شهید شد.

معرفی کتاب حسین پسر غلامحسین

این کتاب که پرفروش‌ترین کتاب انتشارات مبشر در نمایشگاه کتاب بوده است، در گذشته با عنوان نخل سوخته، نوشتۀ مهدی فراهانی منتشر شده بود و حالا دوباره بازنویسی شده است.

نسل سوخته عنوان کتابی بود که به شرح بخشی از زندگی سردار سرافراز، محمدحسین یوسف‌اللهی، پرداخت.

این کتاب به‌دلیل استقبال گسترده بارها تجدید چاپ شد… . اکنونکه نزدیک به دو دهه از نگارش آن کتاب می‌گذرد، تصمیم بر آن شد که بار دیگر با معرفی کتاب حسین پسر غلامحسین به بازخوانی زندگی عزتمندانۀ آن عارف شهید بپردازیم… .

حسین پسر غلامحسین شامل یک مقدمه است و پنج فصل. خانوادۀ آن شهید بزرگوار، نویسندۀ کتاب و ناشر آن در مقدمه قلم زده‌اند.

همرزم شهید سلیمانی - کتاب حسین پسر غلامحسین

  • انتشارات مبشر این کتاب را در پنج فصل با نام‌های زیر منتشر کرده است:
  • به روایت مادر؛
  • به روایت همرزمان؛
  • دوری و فراق تا آخرین دیدار به روایت مادر؛
  • شهادت به روایت همرزمان و خانواده شهید و عکس‌ها، یادداشت‌ها و مستندات.

محتوای این کتاب حسین پسر غلامحسین از منابع ارزشمندی جمع‌آوری و تدوین شده است؛ مانند: روزنامه حدیث کرمان به تاریخ۱۹اسفند۶۴ و ۱۲آبان۶۶، ویژه‌نامۀ فتح شمارۀ ۱۱۵ و نیز از وصیتنامۀ خود شهید حسین یوسف اللهی، روزنامۀ اطلاعات پانزدهم تا بیست و یکم تیرماه سال هفتاد و هشت و نیز روزنگاشت‌های خود شهید در کنار نامۀ او به یکی از دوستانش و چند منبع دیگر.

حتماً نام شهید یوسف اللهی را در فیلم‌ها و صوت‌های سردار شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی از زبان خود شهید سلیمانی شنیده‌اند که حاکی از ارادت و عشق ایشان به شهید یوسف اللهی بوده است.

خلاصه کتاب حسین پسر غلامحسین

در باب آشنایی کتاب سخنی از شهید یوسف اللهی از زبان خودش نقل شده که بر سنگ قبر این شهید عزیز هم حک شده است:

اجر جهاد، شهادت است و من خیال ندارم از راهی که انتخاب کرده و می‌روم برای خود مظاهر مادی دنیای فانی را تدارک ببینم.

بخش زیادی از آنچه در ادامه می‌خوانید، خلاصه کتاب حسین پسر غلامحسین است که ما برای شما انتخاب و منتشر کرده‌ایم تا چنانچه قصد خرید اینترنتی کتاب حسین پسرغلامحسین را دارید، بهتر با آن آشنا شوید و راحت‌تر سفارش آنلاین خود را ثبت کنید.

حسین و کودکی او از زبان مادرش

تولد حسین

دقت غلام‌حسین در به دست آوردن لقمۀ حلال برای فرزندان آن‌هم از راه گچی که پای تخته‌سیاه می‌خورد، زبانزد خاص و عام بود. او همسری مهربان، پدری دلسوز بود؛ همچنین مشاوری باتدبیر و مدیری توانا برای دانش‌آموزان.

علیرغم اینکه ما در دوران طاغوت زندگی می‌کردیم، عشق به اهل بیت علیهم السلام توجه به قرآن و سخنان ائمه، به‌ویژه حضرت علی علیه السلام مهم‌ترین سرمایۀ زندگی ما بود. به همین دلایل روزبه‌روز عنایت حق را به‌وضوح درک می‌کردیم و درهای رحمت خداوند به سوی ما باز می‌شد.

…در یکی از روزهای تابستان ۱۳۳۹ش متوجه شدم که نهمین فرزندم را باردار هستم، خواب و بیداری‌های شبانه و دوران سخت بارداری خسته‌ام کرده بود. تصمیم گرفته بودم به همین هشت فرزند قناعت کنم؛ اما یادآوری جملۀ همسرم که می‌گفت: «برگی از درخت نمی‌افتد، مگر به خواست خدا»، خستگی از تنم ربود.

دوران ابتدایی حسین

به حکمت خدا راضی شدم و از سویی آموخته بودم در برابر نعمت‌های خدا شکرگزار باشم. در همین حال و هوا بودم که در خانه به صدا درآمد. سعی کرد ماز این بارداری فعلاً با کسی حرف نزنم و خیلی تلاش کردم طبیعی جلوه بدهم. همسرم بود… .

مادر حسین یوسف اللهی از روش تربیت فرزند پدر حسین می‌گوید که خودش مدیر مدرسه بوده و حسین را که در همان مدرسه بوده، با ماشین به خانه نمی‌آورد. دلیلش هم که به پسرش می‌گوید، این بوده که چون به بچه‌های مدرسه گفته جای پدر آن‌هاست و بعضی‌شان پدر ندارند، خوب نیست پسرانش با او زیاد بچرخند.

دوران راهنمایی حسین

برتر بودن او در تحصیل، مقیّدبودن او در حرام و حلال، مسجدی بودن حسین، منبری بودن او، استادی او در معارف.

دوران دبیرستان حسین پسر غلامحسین

اهل مطالعه بودن او، اهل قرآن بودن و نهج البلاغه‌خوانی‌اش، محبوب بودنش، ولایتمداری‌اش، مسجدی‌بودنش، انقلابی‌شدنش.

دوران سربازی حسین

بسیجی‌شدنش!

در اینجا با کمک‌گرفتن از بخش‌‌هایی از کتاب حسین پسر غلامحسین جلوه‌های دیگری از شخصیت شهید یوسف اللهی را باهم مرور می‌کنیم.

خاکی و ساده، در عین حال شیک‌پوش و تمیز

در بین بچه‌های جبهه، محمدحسین از افرادی بود که وضع مالی خانواده‌اش نسبتاً خوب بود. درواقع می‌توان گفت که او تمام آسایش پشت جبهه را رها کرده و به جنگ آمده بود. در جبهه و در بین بچه‌ها خیلی ساده می‌گشت. یک دست پیراهن و شلوار کره‌ای داشت که همیشه همان لباس را به تن می‌کرد؛ اما پشت جبهه به سر و وضع خودش می‌رسید. شاید به این خاطر که می‌خواست وقتی به عنوان یک رزمنده به میان مردم می‌آید، ظاهر مرتبی داشته باشد.
زمانی که من در عملیات والفجر چهار مجروح شدم، به کرمان آمد. مدتی مرخصی استعلاجی داشتم و در شهر ماندم. یک روز توی خیابان شهید مصطفی خمینی (شهاب) سه راه ادیب می‌رفتم که دیدم یک نفر صدایم زد. نگاهی به اطراف انداختم؛ اما آشنایی ندیدم.
خواستم راه بیفتم که دوباره شنیدم یک نفر صدا می‌زند: «مرتضی، مرتضی!» برگشتم. دیدم جوانی با سر و وضع خیلی مرتب و شیک از داخل یک پیکان سدری رنگ به من اشاره می‌کند.
نگاهش کردم. نشناختم. گفتم: «این بندۀ خدا با من چه‌کار دارد!» جلوتر رفتم که مثلاً بگویم: «آقا، اشتباه گرفته‌ای!» دیدم ای بابا! محمدحسین است! یک شلوار سفید و یک پیراهن طوسی‌رنگ به تن داشت و یک عینک آفتابی به چشماش زده بود.
گفتم: «محمدحسین، خودتی؟»
گفت: «پس توقع داشتی کی باشم؟»
گفتم: «خیلی به خودت رسیدی.»
گفت: «چه‌کار کنیم. مگر اشکالی دارد؟»
گفتم: «نه! اما آنجا توی جبهه آن‌قدر خاکی و اینجا توی شهر این‌طوری…!»
خندید: «بندۀ خدا! آنجا هم من همین‌طوری هستم؛ ولی شماها متوجه نیستید!»

عاشق خدمت به دیگران بود

مدتی بود که محمدحسین تصمیم گرفته بود اصلاح کردن را یاد بگیرد. یک بار آمد و به بچه‌ها گفت: «هرکس می‌خواهد سرش را اصلاح کند، بیاید. من تازه‌کارم و می‌خواهم یاد بگیرم.»
آن روز تعدادی از بچه‌ها ازجمله خود من آمدیم و او سرمان را اصلاح کرد. خب! کارش هم بد نبود. از آن به بعد، دیگر محمدحسین همیشه یک قیچی و شانه همراهش بود. از اینکه می‌توانست کاری برای بچه‌ها بکند، خیلی لذت می‌برد. هر وقت فرصتی پیش می‌آمد و کسی به او مراجعه می‌کرد، با ذوق و شوق سرش را اصلاح می‌کرد. حتی زمانی که من مجروح شده بودم و به خاطر جانبازی در آسایشگاه بستری بودم، به ملاقاتم می‌آمد و موهای سرم را کوتاه می‌کرد.
یادم هست یک بار موهای زیادی دورش ریخته بود. بعد از اینکه سر مرا اصلاح کرد، خواستم موها را جمع کنم. نگذاشت و ناراحت شد. گفتم: «حداقل بگذار موهای سر خودم را که ریخته است، جمع کنم.» گفت: «نه! خودم باید این کار را انجام بدهم.» و آخر هم نگذاشت. دلش می‌خواست زحمتی که می‌کشد، خالصانه باشد و تمام و کمال خودش انجام بدهد.

حسین پسر غلامحسین قاسم سلیمانی

قبل از اینکه بخشی از متن فصل دوم کتاب را برای شما بیان کنیم، می‌خواهیم کمی بیشتر درباره دلیل انتخاب این عنوان برای این کتاب صحبت کنیم.

چرا نام شهرت حسین پسر غلامحسین با نام قاسم سلیمانی گره خورده است؟ همان‌طور که در بالا هم اشاره کردیم، این شهید سلیمانی بود که برای معرفی حسین یوسف اللهی موقع نقل خاطره‌اش، از این لفظ استفاده کرد. پس این حرف اضافه ای نیست اگر یوسف اللهی را حسین پسر غلامحسین قاسم سلیمانی بدانیم!

بیایید باهم چند خط از متن کتاب را به طور خلاصه باهم بخوانیم.

شب قبل عملیات والفجر یک با حال‌وهوای عرفانی محمدحسین، عملیات بدر و جلوه‌های خاص حسین، رودخانۀ کنگاکُش و پیش‌مرگی‌های حسین، والفجر سه، شیار گاوی با شجاعت‌های محمدحسین، هور و زیرکی‌های حسین، جزیرۀ مجنون و عشق و موفقیت‌های حسین… .

حتی اگر تصادفی هم صفحه‌ای را باز کنی، پر است از فضیلت‌ها و کرده‌های عالی این شهید بزرگوار. بی‌سبب نبود که شهید قاسم سلیمانی به او ارادت داشته است!

حسین پسر غلامحسین سردار سلیمانی و خیلی از عزیزانی که در این کتاب از آن‌ها یاد شده، اینک جزو شهدای عزیز جنگ تحمیلی هستند.

شهید-یوسف-اللهی-در-کنار-دوستش-در-کتاب-حسین-پسر-غلامحسین

فصل سوم کتاب حسین پسر غلامحسین

دوری و فراق تا آخرین دیدار (به روایت مادر حسین)

همه عاشق او بودند، مادر و پدر و خواهر و برادرها و دوستانش! خوردن ترکش در گلوی محمدحسین در یک عملیات، شیمیایی شدن حسین در منطقه، اعزام به خارج او برای مداوا، آماده شدن محمدحسین برای شهادت، کم‌سوشدن و درد شدید چشمانش، مجروحیت او از ناحیۀ پا و قطعۀ پلاستیکی پایش.

فصل چهارم کتاب حسین پسر غلامحسین

به روایت خانواده و همرزمانش

حسین پسر غلامحسین در اتاق عمل

قطع شدن یکی از شریان‌های پای حسین در اثر ترکش خمپاره در یکی از عملیات‌ها به همراه شهید سلیمانی، بستری شدن او در بیمارستانی در کرمان، خبر دادن او از شهادتش به برادرش، او شهادت را حق خودش و خیلی‌ها می‌دانست، والفجر هشت، آخرین عملیات حسین یوسف اللهی.

…محمدحسین گفت:

دیگر بیش از این ظلم است بمانم. انصاف بدهید! آن طرف هم کسانی هستند که منتظرم هستند!

مهدی:

احساس کردم زمین و زمان برایم تار شده. هیچ کاری از دستم بر نمی‌آمد. عزم رفتن کرده بود. همان‌طور که می‌خندید، خداحافظی کرد و سوار موتورش شد و رفت.

آخرین عزاداری

توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و عزاداری و دعا، شیمیایی شدن دوبارۀ او به‌همراه نابینا شدنش، شهادت!

مزار شهید یوسف اللهی - کتاب حسین پسر غلامحسین

البته این نکته را هم خدمت شما عرض کنیم که هم می‌توانید از سایت‌های دیگر نسخۀ الکترونیکی یا pdf کتاب حسین پسر غلامحسین را نیز دانلود و خرید کنید.

کتاب من میترا نیستم را نیز در فروشگاه اینترنتی کتاب جریان کتاب خرید کنید.

منبع: صفحه معرفی کتاب حسین پسر غلامحسین در وبسایت جریان کتاب

صفحه بعدی »